شناخت پدیده ای به نام اضطراب
مسئله ای که مانع از سخن گفتن در حضور دیگران می شود اضطرابی ست که در این هنگام ایجاد می گردد.گاهی این عامل چنان تاثیر مخرب روانی و جسمی بر شخص می گذارد که شخص ترجیح می دهد از دیدگان غایب گردد که این غیاب گاه منجر به از دست رفتن موقعیاتی می شود که چنین مشکلی باعث عدم رشد و پیشرفت در زندگی می باشد.
افرادی که از چنین مشکلی رنج برده و متحمل مشکلات بیشماری شده اند نباید این معضل را مسئله ای منحصر به فرد در خود بدانند و اینگونه نیست که فقط آن ها به هنگام سخن گفتن احساس ویرانی می کنند و دست به هر کورسوی امید می برند تا خود را از این فشار رها کنند. بررسی ها حاکی از آن است بیش از 50 درصد از بزرگسالان از صحبت کردن در حضور دیگران ترسی وحشتناک به اندازه ی مرگ دارند و افرادی که در این 50 درصد جای نمی گیرند بدان معنا نیست که از این مقوله ترس و اضطرابی نداشته باشند،بلکه اضطراب به این شکل هراسناک و دلهره آور در آنان وجود ندارد.
در میان ترس هایی که بین بشر شناخته شده انواعی از ترس ها به ترتیب اولویت هراس انسان ها طبقه بندی گشته، اولین ترسی که درصد هراس بیشتری را در میان بشر به خود اختصاص داده است ترس از مرگ و و دومین ترس ، ترس از سخن گفتن در اجتماعات انسانی و در حضور جمعیتی از انسان ها می باشدو
هدف در این مقاله آن است که در مرحله ی نخست با بررسی هرچه بیشتر به شناخت این مقوله ی به ظاهر عجیب و ترسناک برسیم و ابتدا بدانیم که این مسئله یک مشکل منحصر به فرد در ما نیست و این باور غلط که فقط ما هستیم که چنین مشکلی داریم و یا تعداد کمی از افراد این معضل را دارند و دیگران این مشکلات را ندارند، در ما تقویت نشود و با آگاهی کامل از این موضوع که این یک ضعف انانی ست و نه فقط مربوط به ما با این پدیده روبه رو شویم
چرا چنین مشکلی و یا اینچنین ضعفی در ما انسان ها وجود دارد؟
پاسخ های متعددی را می توان برای این پرسش فراهم نمود.شاید بسیاری از افراد سطح اطلاعات پایینی نسبت به آن چیزی که می گویند را دلیل اصلی این مقوله بدانند و ترس از آنکه مبادا سخنان آن ها مورد تردید مخاطب قرار گیرد، اضطرابی را ایجاد نماید.بسیاری دیگر عدم توانایی در سخن گفتن را عامل اصلی می دانند.هر کدام از این دلایل و شاید بسیاری علل دیگر که در این جا مطرح نگردید می تواند سبب ساز چنین مشکلی گردد اما همه ی این موارد خود معلول علتی بزرگترند و آن تنها یک نکته ی مهم است و چیزی نیست جز ترس از ارزیابی شدن توسط دیگران که این مسئله عامل اصلی این مشکل است.
همه ی انسان ها از اینکه مورد ارزیابی و قضاوت دیگران قرار بگیرند می هراسند و نگران می شوند که مبادا قضاوت دیگران منفی باشد. مانند مقوله ی امتحان ، هیچ انسانی مقوله ی امتحان را دوست ندارد و این عدم علاقه ناشی از آن است که پس از اعلام نمره، فرد در می یابد که این نمره قضاوتی ست که بر دانش او در آن مقوله صورت گرفته.
برخی مواقع اضطراب آن قدر زیاد است که حتی نمی گذارد کار طبیعی فرد صورت بگیرد و گاه آنقدر اندک که فقط کمی نگرانی به وجود می آورد.
ترس از سخن گفتن در حضور دیگران مانند همه ترس هایی این چنین، ترس از موقعیت است.در حقیقت انسان تا انسان است و آدمی، آدم میل کمال طلبی و ایده آل گرایی در او وجود دارد. انسان ترس از ارزیابی شدن را دارد اما آنچه حائز اهمیت است آن است که انسان شیفته قضاوت مثبت و مطلوب دیگران از خود می باشد و این همان کمال طلبی و ایده آل گرایی انسانی ست.
در حقیقت اگر انسان به دنبال رفع اضطراب و کمرویی خود به هنگام سخن گفتن در حضور دیگران باشد، به آن علت مهم است که دوست دارد زمانی که سخن می گوید از جانب دیگران مورد تحسین و تشویق قرار گیرد و نه آنکه مورد تقبیح و یا حتی سرزنش دیگران و شاید در مواقعی نیز مورد تمسخر دیگران باشد.اما سوال اصلی آن است که چگونه می توان به این نوع ترس و اضطراب غلبه نمود و راهکاری بست که بتوان اضطراب در سخن گفتن را به حالتی متعادل و منطقی تبدیل نمود تا دیگر دیواری بلند در پیش روی ما نباشد که حتی نتوان از حداقل توانایی خود نیز استفاده کرد.
هنگامی که فرد تصمیم میگیرد مهارتی را کسب نماید در ابتدای امر مشکلاتی دارد و جهت فایق آمدن بر این مشکلات به دست آوردن توانایی، مهارت لازم در این زمینه و تمرین و تجربه است.برای چیرگی بر اضطراب از سخن گفتن و هرچه کوتاه تر نمودن این دیوار بلند ابتدا می بایست به ایجاد مهارت در سخن گفتن پرداخت که این مهارت به خودی خود بسیاری از این نوع مشکلات را مرتفع خواهد نمود و ذکر این جمله طلایی ست:
"هرچه مهارت در سخن گفتن بیشتر گردد،اضطراب نیز کمتر خواهد شد"
(کاوت رابرت،بنیان گذار انجمن سخنرانان آمریکا):
سخنران جوان و کم تجربه با این تصور به روی سکوی سخنرانی هجوم میبرد که:"این منم" اما زمانی که این فرد تجربه می آموزد و به سخنرانی مجرب تبدیل میشودیعنی ،دیگر میتواند دیدگاه های خود را حفظ کند.به هنگام روی آوردن به کرسی سخنرانی می بایست به این جمله فکر کند:"این منم" اما اکثر مواقع به این جمله فکر میکند:"وای،شما اینجا هستید"
زمانی که میل برد و نه باخت و کمال طلبی و ایده آل گرایی در ما وجود دارد.نسبت به موقعیاتی که احتمال عدم موفقیت وجود داشته باشد، ما دچار نگرانی و اضطراب خواهیم شد.این بدان معناست که ترس و اضطراب سخنران در حضور دیگران ترس از موقعیت است و یعنی که تا وقتی در چنین موقعیاتی قرار می گیریم نگرانی و دغدغه ای در این زمینه خواهیم داشت.اما بدانیم تا زمانی این اضطراب مهم تلقی می گردد که مانع از انجام کار ما شود و به محض آنکه دیگر تاثیری منفی بر شرایط کار و عمل ما نگذارد دیگر نه تنها اهمتی ندارد بلکه حتی می تواند به نفع ما نیز تمام شود.
همه ی اضطراب ها و نگرانی ها و ترس های بشر مضر نیست بلکه حتی در برخی مواقع لازم و مفید نیز خواهد بود.اگر اضطرابی وجود نداشته باشد قادر به انجام هیچ کاری نمی گردیم و هیچ محرکی در ما وجود نخواهد داشت که به کار مربوط به درستی بپردازیم.اگر انسان ها در زمان انجام فعالیت ها هیچگونه اضطرابی نداشته باشند قطعا هیچ کاری را در زمان لازم و مقتضی انجام نخواهند داد و هیچ تلاشی برای بهتر انجام دادن کارها صورت نخواهد گرفت و هیچ کس و هیچ چیزی رشد نخواهد کرد.
در خصوص اظطراب در سخن گفتن در حضور دیگران باید دانست که این نوع اضطراب در دو بخش نگرانی قبل از سخن گفتن و اضطراب در هنگام سخن گفتن تفکیک می گردد .
اضطرابی که قبل از سخنرانی ایجاد می گردد ناشی از ترس و نگرانی ما از عاقبت و فرجام سخن گفتن ما خواهد بود که مبادا فرد نتواند از عهده ی سخنرانی بر بیاد و در نهایت مورد تمسخر و یا حتی تحلیل منفی دیگران قرار بگیرد.اما اضطراب در حین سخن گفتن که بسیاری از مواقع نیز رو به افزایش می باشد و یکی از مشکلات بزرگی که ایجاد می کند از بین بردن تمرکز لازم در صحبت کردن است و سبب ساز فراموشی مطالب و ... میگردد ناشی از دو ذهنیت و نگاه غلط انسان به سخن گفتن در حضور دیگران است.اصولا افراد در حین سخن گفتن دو اشتباه بزرگ را مرتکب می شوند:
اول به جای آنکه به جملاتی که می گویند فکر کنند، به این موضوع فکر می کنند که دیگران یعنی مخاطبان، در حال حاضر به حرف های آنان چگونه فکر می کنند و در ذهن خود به تحلیل دیگران و نظر آن ها در خصوص سخنرانی خود می پردازند.
دومین اشتباه آن است که در حین سخن گفتن به جای آنکه به جمله ای که در حال حاضر می گویند بیاندیشند به جمله یا جملاتی که بعد از آن میخواهند بگویند فکر می کنند و همین امر باعث شکست ذهنی می شود.
اضطراب صحبت در جمع بخشی از هراس اجتماعی ست که شخص از انجام هر عملکردی در مقابل دیگران،مورد توجه قرار گرفتن، ملاقات با افراد مهم و یا ارتباط با دیگران رنج می برد.هراس اجتماعی به مراتب چیزی فراتر از خجالتی بودن است.هراس اجتماعی باعث می شود که گاه فرد از شدت اضطراب حاکم بر خود "سکوت گزینشی" داشته باشد و حتی فعالیت های مورد علاقه خود را حذف کند.در حقیقت مسایل تربیتی،کمال گرایی و داشتن انتظارات و توقعات خاص از خود و مسایل و وضعیت جسمی و . . .می تواند سبب ساز هراس های اجتماعی و ایجاد اضطراب در انواع مختلف گردد.
مهمترین عامل اضطراب نوع نگرش فرد به محیط و زندگی ست.نگرش منفی بر رفتارهای خود و عدم اطمینان و اینکه نمی دانیم این رفتار مورد تایید قرار می گیرد و یا آنکه سرزنش می شویم باعث چنین مشکلاتی می گردد.این قبیل نگرش های منفی تمام حرکات را تحت تاثیر خود قرار می دهد و زندگی آدمی را از مسیر عادی و طبیعی خود خارج می سازند و در نتیجه این نوع شرایط حاصل می گردد.
این مسئله بسیار مهم است که ما بدانیم باید بتوانیم تغییر نگرشی ویژه ایجاد کنیم و در نهایت به آن مشکلی که در همه ما وجود دارد غلبه کنیم.
ارتفاع صدا : ما میتوانیم به پرده های بالای صدا و اوج صعود کنیم .
سقف صدا : بالاترین پرده صدایی که شما میتوانید به ان صعود کنید ع سقف صدا نام دارد .
توان صدایی انسان یکسان نمی باشد , مهم این است که به نهایت توان کنونی رسیده و از آن استفاده کنیم .
1-بالاترین پرده صدایی را که در حال حاضر به راحتی می توانید در آن بخوانید شناسایی کنید .
2-الگویی را از مداحی اساتید که در پرده بالا خوانده شده , انتخاب کنید .
عوامل موثر در حجم صدا
1-توان جسمی (هر چه جسم قویتر باشد )
2-قدرت عظلات گردن
3-قدرت تارهای صوتی
4-تنفس صحیح
کم و زیاد کردن حجم صدا به تناسب محتوا و حال مجلس, کنترل و یا مدیریت حجم صدا نام دارد .
مراحل تمرین
1-حبس کل حجم صدا (انتهای زبان به سقف دهان می چسبد )
2-فاصله دادن با اختیار بین سقف دهان و انتهای زبان تا جائیکه کل حجم صدا با اختیار از حمجره خارج شود .
3-عکس مرحله دوم
نکات کلی پیرامون حجم صدا
1-به طور کلی یک سوم حجم صدایتان را از حنجره خارج نکنید .
2-رابطه حجم صدا و ارتفاع معکوس است یعنی هر چه ارتفاع صدا بالاترمیرود , حجم صدا کمتر میشود .
3-هنگام خواندن مطالب حماسی برای ایجاد هیجان , حجم صدای بیشتری لازم است .
4-هنگام بار مردن گره مرثیه برای تاثیر گذاری بیشتر , حجم صدای بیشتری لازم است .
5-هنگام خواندن ذکر شور , برای ایجاد شور بیشتر حجم صدا را بیشتر کنید .
6-برای خواندن مطالب عاطفی حجم صدایتان را کم کنید .
فواید کنترل حجم صدا
1-نفس دیر تمام میشود .
2-صدایتاتن دیرتر میگیرد .
3-انعطاف صدا و تحریر بیشتر می شود .
4-تنوع حجم صدا در خواندن ایجاد میشود .
5-مستمع کمتر خسته میشود .
زیر و بم صدا
در یک تقسیم بندی کلی صداها به دو قسمت زیر و بم تقسیم میشود :
1-زیر یعنی نازکی صدا
2-بم یعنی کلفتی صدا
علت زیر و بم صدا
هر جه طول تارهای صوتی بیشتر باشد و ضخامت آن کمتر ,صدا زیردست و هر چه تارهای طولش کمتر و ضخامتش بیشتر
باشد , صدا بم است .
صدای انسان
1-از 10 تا 20 سالگی صدا ثابت نیست .
2-از سن 20 تا70سالگی صدا تقریبا ثابت است و مقداری بم میشود .
3-از 70سالگی به بالا صدا زیر می شود .