آموزش سخنوری و سخنرانی

آموزش سخنوری سخنرانی زبان بدن

آموزش سخنوری و سخنرانی

آموزش سخنوری سخنرانی زبان بدن

در روزگار ما، که عصر ارتباطات نام دارد هر انسان مترقی، پیشرو و مدرن امروزی که به دنبال رسیدن به اهداف بلند خود می باشد در حقیقت هر چه دارد از ایجاد ارتباط مؤثر است و هر آنچه ندارد از عدم ارتباط مؤثر می باشد. در حوزه ی ارتباطات کلامی و حتی غیر کلامی نقائص و نقاط ضعف فراوانی وجود دارد که اگر نتوان این مشکلات را در برقراری ارتباط مرتفع نمود قطعاَ مسائل فراوانی در رسیدن به خواسته های ذهنی و قلبی ایجاد می گردد. در حوزه ی ارتباطات کلامی دسته ها و انواع گوناگونی امروزه وجود دارد که از آن جمله می توان به مذاکرات، مناظرات، مباحثات، گفتگوها و حتی سخنرانی اشاره کرد که هر کدام متناسب با خواستگاه عالی خود سعی در برقراری رابطه ی مؤثر انسانی نموده و در واقع همگی به دنبال «فهمیده شدن»» می باشند. هر انسانی باید بداند که امروز باید مسلح و مجهز به فنون ارتباطات کلامی و غیرکلامی باشد تا در عرصه های مختلف زندگی به آنچه باید نایل شود.
مجموعه ی آموزشی سخنوران بر پایه ی همین هدف به عنوان اولین و تنها مرکز آموزش تخصصی فنون سخنوری و ارتباطات مدت ها است که نسبت به این مهم سعی و جهدی ویژه نموده تا با آموزش افراد متخصص در زمینه های گوناگون ارتباطی به رشد و بالندگی میهن عزیز اسلامی کمک نماید. در همین راستا تا به امروز تلاش شده تا با استفاده از راه های متعدد آموزشی این نیاز را مرتفع نموده تا همگان بتوانند در این مهم به مهارت لازم دست یابند. به امید روزی که هیچ منازعه و مناقشه ای در نارسایی کلام نباشد.
موسسه سخنوران باهدف ارتقاء سطح کیفی دانش کلامی ایرانیان وتحول در منطق زبانی در سال 1388 تاسیس شد .
این مجموعه به عنوان مرکز تخصصی آموزش سخنوری حرفه ای و فنون ارتباطات کلامی ، و غیر کلامی از طرق مختلف آموزش اعم از حضوری، غیر حضوری و الکترونیکی افراد بی شماری را تا به امروز آموزش داده است .
باشد که با حمایت شما علاقه مندان و جویندگان دانش و حقیقت دوام سخنوران پایدار ماند.

۴ مطلب در تیر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۷
تیر

ارتباطات غیر کلامی:

 

ارتباطات غیر شفاهی فرایند معنا را به صورت پیامهای بدون واژه از طریق ژست-زبان بدن یا استقرار-چهره و تماس چشمی-ارتباط جسم مانند :مدل مو-معماری-نماد ها و سمبل ها وهمچنین از طریق مجموع موارد فوق توصیف میکنند.

 ارتباطات غیرکلامی مشمول تمامی حالتهای ارتباطی می شود که به یک زبان رسمی وابسته نیست. ارتباطاتی که به موجب آن ایده ها و مفاهیم بدون اینکه از مفاهیم و اصطلاحات کلامی استفاده شود ، تشریح و تفسیر می شوند. 

به نظرشما آیا ارتباطات غیرکلامی دارای چنان زمینه ای است که بتواند چنین تعریف مهمی رادربرگیرد؟ پاسخ مثبت است . نسلهای گذشتة ،انسانهایی که قبل از تاریخ می زیسته اند ، ازطریق ارتباط غیرکلامی باهمدیگر رابطه داشته اند.آنها همانند جانوران ، صداهایی از گلوی خود خارج می کردند. 

در واقع علایم، حرکات بدنی ، اشارات ، ترسیم نقشها تا زمانیکه زبانی برای بیان مفاهیم آنها ایجاد شود، نیازهای ارتباطی آنان را برآورده می ساخت. 

با نگاهی به اطراف خود ، در می یابیم که امروز هم روشهای متعدد برای ارتباط غیر کلامی ما را احاطه کرده اند . صرف نظر از مفاهیم ارتباطات غیر کلامی ، بیشتر اینگونه ارتباطات با حسهای ارتباط گر مرتبط اند . آخر از همه نیز این " حسّها " هستند که می توانند اطلاعات را انتقال دهند. 

بشر همیشه فکر می کرد که فقط 5 نوع حس دارد . بعدها دریافت که حس ششمی نیز وجود دارد . اغلب ارتباطات ما انسانها، با این حسها سر و کار دارد. 

ارتباط غیر کلامی مرتبط با حسهای بشری ، با حرکت ، رنگ و شکل توام است. 

بشر به غیر از ابزار تصویری که با حس بینایی وی ارتباط داشت ، ابزارهای دیگری همچون ارتباطات چهره ای و حرکتی را نیز داشته است . نمادهای چهره ا ی همانند اخم کردن ، خندیدن ، عصبانی شدن، گریه کردن و ... حالت های مختلفی هستند که بصورت مؤثر در موقعیتهای مختلف و در ارتباطات رو در رو انتقال دهندة حالات و پیام آنها بوده است . حالت های حرکتی نیز در ارتباطات کاربرد دارند که می توانند مبهم یا روشن باشند. 

اگر شخصی به یک تنگ آب و سپس به دهان خود اشاره کند ، این شاید نمونه ای ازیک ارتباط حرکتی روشن و بدون ابهام باشد . یعنی آشکار است که وی تشنه است و در خواست آب می کند از طرف دیگر دراغلب موارد موقعیت های غیرقابل تفسیری نیز وجود دارند که در شرایط متفاوت معانی مختلفی را انتقال می دهندو برداشت دقیق و صحیح آن ها به عوامل مختلفی از قبیل عوامل فرهنگی ، جغرافیایی ، اجتماعی و غیره مربوط می شود. 

در هندوستان ، استرالیا و برخی از کشور های غربی ، چنانچه کسی سرش را بالا و سپس پایین بیاورد، به معنی تأیید است اما همین حرکت در کویت دقیقاً معنی برعکس دارد و مفهوم (نه) را القاء می کند. در شبه قاره هند چنانچه یک زن با انگشت نشانه دماغ خود را لمس نماید ، این حرکت نشاندهندة تعجب و شگفتی وی است. درخاورمیانه همین حرکت به معنی خدمتگزاری بوده و فرد نیت و آمادگی خود را برای انجام کار حتی تحت سرپرستی یک شخص دیگر اعلام می کند والبته این نوع حرکت ها بیشتر از سوی مردان انجام می شود. در ایران نیز اگر شخص بخواهد بگوید که من با کمال میل در خدمت شما هستم وازدستورات شما اطاعت می کنیم،دست راست خودرا روی چشم راست خود می گذارد. 

شاید کاربرد حرکات بدنی حاصل چهارچوب بندیهای ماهرانه ای باشد که همانند زبان انسانهای کرولال کاربردداشته باشد. ما درزندگی روزمره، بطور مداوم ترکیبی ازکلمات وحرکات را جهت بیان منظورمان بکارمی گیریم. صدا زدن کسی همراه با لبخند و گفتگو باوی ، باصدا کردن وی بدون لبخند متفاوت است . 

ارتباطات غیرکلامی ناخود آگاه ، آنچه که ما آن را زبان بدنی و یا درست بگوییم زبان حرکتی (حالت اندامی)می نامیم ، یک اصطلاح علمی است. 

حالات بدن ما گاهی بیانگر حالات روحی روانی ما بوده بطوریکه شاید ما قادر نباشیم آن را با کلمات بیان نماییم.کاربرد زبان حرکتی می تواند بازتابی یا غیربازتابی بوده و حالت بدنی ، یا وضعیت وشرایط روحی ماهمراه پیام به شخصی که منتظردریافت پیام است،منتقل شود. 

زمانیکه تمرکز می کنیم ، مردمک چشممان تنگ می شود و وقتی خسته ایم ، خمیده تر به نظر می رسیم و زمانی که به هیجان می آییم فیزیک چهره مان فرق می کند. 

آقای جولیوس فست (Julius Fast) درکتاب معروف خود به نام (زبان حرکت بدنی) که درسال 1984 منتشر شد ، بیان کرده است که زبان بدنی حاصل نفوذ فرهنگی و محیطی است. شخصی که درآمریکای شمالی زندگی می کند و به زبان حرکات بدنی آشنایی دارد ممکن است به سادگی در درک حس و قصد شخص دیگری که در اسپانیا زندگی می کند ، دچار اشتباه گردد. 

بطور مثال یک دختر اسپانیایی با آگاهی به شرایط حاکم بر جامعه خود ، زیبایی های دخترانه خود را به رخ دیگران می کشد بدون اینکه مفهوم برداشت شده از حرکات وی ، حاکی از تمایل وی برای مردان باشد اما طبق نظریه آقای Fast همان رفتار از طرف یک دختر امریکایی با نیت جلب توجه مردان تفسیر میشود . مطالعات نشان داده است که امکانات برخی از مؤلفه های زبان حرکت بدنی جهانی بوده و به فرهنگ و نوع جنسیت افراد و همچنین محیط آنان بستگی دارد . به هر حال طبقه بندی زبان بدنی به دو بخش وابسته به فرهنگ و عدم وابسته به آن ، در مرحلة شکوفایی است . 

از بین حسهای پنج گانة خودمان ، حس شنوایی اساساً به ارتباطات کلامی متکی است اما می تواند در ارتباطات غیر کلامی نیز کاربرد داشته باشد . به تجربه ثابت شده است که حس متانت و آرامش ، عصبانیت ، بشاشیت و خوشرویی ، افسردگی و امثال آن می تواند از طریق آواهای هماهنگ و موزون به دیگری منتقل شود. از آوا شناسی در درمان و بهبود افسردگی نیزاستفاده می شود (کاسیلیت 1999) 

ارتباطات می تواند با حس بویایی نیز مرتبط باشد مطالعات دانشمندان ثابت کرده است که برخی از جانوران و حشرات از طریق حس بویایی امیال جنسی خود را به جفت خود منتقل می کنند. 

حس لامسه از مدلهای قوی و مؤثر در ارتباطات است . یک بوسه یا یک دست دادن ساده و یا در آغوش کشدن کسی، حتی یک لبخندکوچک توأم بانوازش یا بادست گذاشتن برروی دوش کسی، می توان ارتباط بسیار قوی و مؤثری برقرار نمود که حتی با صدها کلمه و حرف میسر نمی شود. 

برخی ها هم ادعا می کنند که با گرفتن دست کسی حتی می توانند فکر آنها را هم بخوانند . از میان این همه شواهد موجود در طبیعت ، باور نمی کنم که برقراری ارتباط از طریق حس چشایی میسر نباشد. 

تله پاتی (دوهم اندیشی) یکی از راههای ارتباط که در مورد آن بسیار صحبت شده است،یکی از امکانات برقراری اتباط بدون کلام است . تله پاتی با نفی حواس پنجگانه مرتبط است. تعمق در مورد وجود تله پاتی به آواخر قرن بیستم برمی گردد.جنجالی که توسط آقای جوزف بی رینز(Joseph B.Rhines) و سایر روان شناسان دانشگاه گرونینگن Groningen هلند در سال 1937 راه افتاد . 

آینده ممکن است روشهای دیگری رابرای برقراری ارتباطات به ارمغان بیاورد. یکی از روشهایی که اخیراً بشر به آن دست یافته است ، امواج مغزی است .تجربه ثابت کرده است که تمام فرایندهای مغزی که هم در حیوانات و هم در مغز انسانها جریان دارد ، حاصل یک الگوی پیچیده ای از جریان الکتریکی لحظه ای است (Bazier 1961) هر فرایند مغزی با نمونة نوسان الکتریکی فردی تلفیق می شود . تجربه گرایان توانسته اند این نوسانات الکتریکی مغزی را ثبت کنند. همچنین آنان دریافته اند که با برگشت دادن جریان الکتریکی در مسیر طی شده ، امکان اعمال تغییر و اصلاح در ذهن دریافت کننده پیام با یک مجموعه از نمونه های خاص وجود دارد(Delgado 1967). 

تأثیر روش دکتر دلگادو با ایجاد جریان الکتریکی معکوس بر روی مغز یک گاو و در یک سالن و روی رینگ بوکس ، بطور دیدنی برای تماشاچیان تشریح شده است. 

این فرایند زمانی که بر روی یک انسان پیاده می شود، می تواند تله پاتی نام بگیرد. که تحت عنوان انتقال ویژه اطلاعات بین موجودات در طبقه بندی ارتباطات غیرکلامی جای می گیرد. 

در حال حاضر شاید برخی از مفاهیم ارتباطات بطور غیرمستقیم نقشهای عمده ای در زندگی روزمره،داشته باشند بهرصورت اینگونه اثر گذاریها نمی تواند مانع توقف ذهنیت سازیهای نویسندگان در زمینه های مختلف ارتباطی گردد. رینگ بوکس ، بطور دیدنی برای تماشاچیان تشریح شده است. 

این فرایند زمانی که بر روی یک انسان پیاده می شود، می تواند تله پاتی نام بگیرد. که تحت عنوان انتقال ویژه اطلاعات بین موجودات در طبقه بندی ارتباطات غیرکلامی جای می گیرد. 

در حال حاضر شاید برخی از مفاهیم ارتباطات بطور غیرمستقیم نقشهای عمده ای در زندگی روزمره،داشته باشند بهرصورت اینگونه اثر گذاریها نمی تواند مانع توقف ذهنیت سازیهای نویسندگان در زمینه های مختلف ارتباطی گردد.

  • کانون سخنوران آموزش سخنوری
۲۱
تیر

سخنور کیست؟

در بساط نکته دانان خود فروشی شرط نیست                                                                                یا سخن دانسته گوی مرد عاقل یا خموش (حافظ)

سخنوری فن یا هنری ست که به وسیله آن می توان شنونده را اقناع و بر منظور خویش آشنا و ترغیب کرد و سخنوری هنری ست که همه کس به آن نیازمند است و خود به خودی شغل و پیشه نیست، بلکه وسیله ای جهت پیشرفت مقصود است.

سخنور اگر به درستی به شرایط سخنور عمل کند برای عموم بهترین مدرس تهذیب کننده نفوس است و چه بسا، مواقعی می بایست گفتار خود را کتبا تهیه نماید،از همین رو علم ادب و مشق نویسندگی الزامی ست و تسلط بر موضوع و اطمینان از خود، لازمه ی هنر سخنوری می باشد.یک سخنور گذشته از احاطه بر موضوع و زبردستی در سخنوری باید مردم را بشناسد و علم نفس داشته باشد،نکته سنج و زمان شناس باشد و دامنه مطالعاتی خود را اعم از منطق و فلسفه و سیاست و اخلاق و تاریخ گسترش دهد.

قواعد و اصول سخنوری برای یک سخنور می بایست ملکه ی ذهن باشد نه آنکه تنها قصد به یاد آوری آن را در حین سخنوری داشته باشد و در آن لحظه سخنان خود را با آموزه ها تطبیق دهد.

سخنوری،قوس و قزح دادن به کلام نیست،بلکه سخن نیکو گفتن هرچند ساده و بی پیرایه باشد،سخنوری ست و عدم تقلید در جان اثر حاکم است زیرا جذابیت یک سخنور،طبیعت شخص سخنور می باشد.

بهترین سخنور آن است که در بیان قصد سخنوری نکند و نیت آن جلوه گری در کلام نباشد، بلکه تمامی حواس معطوف انجام وظیفقه ی انتقال پیام سخنوری باشد.

سخنور در حضور جماعت هیات خود را به درستی و قاعده می سازد و اگر حواس وی پریش باشد، می بایست اندکی تامل کند تا حواس به جا بیاید، شتاب نکند، نفس بکشد و آرام پیش رود و بدون آنکه تذلل کند، نسبت به شنوندگان مودب و متواضع باشد و کلامی ادا نکند،دلیل بر آنکه آنان نادان هستند و تا می توان نباید از خود سخن گفت و ادعای راستگویی و بی غرضی کند، فریاد نکشد و به سرعت سخن نگوید و شمرده سخن گوید، لحن، صوت، اشارات، حرکات و نگاه خود را مراقبت کند.

حتی المقدور از نوشته ی خود سخنوری نکند.در سخنوری علمی تشریفاتی و گاهی در سخنوری قضایی خواندن از روی نوشته جایز است و در سخنوری سیاسی کمتر و در سخنوری منبری هیچ گاه جایز نیست.

سخنوری آن است که سخن تعلیم دهنده،دلپسند و مهیج باشد، هم مغز را راضی کند، هم گوش را خوش آید و هم دل را تصاحب کند.

سخنور می بایست معانی لطیف پسندیده را به ترتیب صحیح در لفظ و عبارت فصیح، ساده،روان و خوش آهنگ در بیاورد و از عبارات طولانی و عالمانه و فضل فروشی بپرهیزد.

بلندی سخن از بزرگی روح بر می آید.استحکام سخن از متانت خلق،دلپذیری سخن از طبیعی بودن و مهیج و موثر بودن سخن از دل است.رنگ و روغن سخن از قوت تخیل گوینده و درستی سخن از مطالعه بسیار امکان پذیر است و سخنوری که افکار و معانی بدیع ندارد،به آرایش لفظ و عبارت می پردازد.سخن می بایست از جهت معنی و لفظ و لحن و اشارات با مقتضای زمان و مکان و احوال اشخاص موافق باشد و همچنین با موضوع تناسب داشته باشد.

بازی با الفاظ کلام در سخنوری چنان است که طبیب به بالین بیمار به جای معالجه ادبیات ببافد و وکیل در محضر قاضی به جای دفاع از جان ومال موکل شاعری نماید. سخنور تا حدالامکان می بایست قوه تفهیم خود را افزایش دهد و مطلب را روشن ادا کند.

دلنشین شدن سخن آن است که گفتار با آنچه شنوندگان به آن دلبستگی دارند متناسب باشد.اموری که مردم به آن دلبستگی دارند ثروت است و شهرت،نام نیک و شرافت،تمتعات و لذایذ،امور ذوقی و عواطف و مانند آن ها.

سخن که موافق ذوق و سلیقه عقیده شنونده باشد برای او دلنشین است.

سخن هرچه متنوع تر باشد دلنشین تر است.

سخنور می بایست نیک نفس،خیرخواه و خوش نیت باشد.عواطف نیکو داشته باشد.


مدرس سخنوری:استاد حسینیان

آموزش سخنوری و فن بیان:استاد حسینیان

آموزش سخنرانی و فن بیان :کانون سخنوران

آموزش فن بیان:استاد حسینیان

مدرس زبان بدن:استاد حسینیان

مدرس بازاریابی و فروش

مدرس اصول و فنون مذاکره

مدرس غلبه بر اضطراب و کمرویی

  • کانون سخنوران آموزش سخنوری
۰۷
تیر

متقاعد سازی مخاطب

اقناع . . .

پیام اقناعی. . .

در این باب دو دیدگاه متفاوت ارایه گردیده است:

1-هدف از پیام اقناعی تغییر در رفتار مخاطبان میباشند،هدف از ارتباطات اقناعی تغییر رفتار است نه تغییر نگرش زیرا تغییر نگرش در فرد سخت است اما تغییر رفتار آسان.رفتارگرایان اعتقاد دارند پس از تغییر رفتار در فرد، به دلیل فشار شرایط (فعالیت اقناعی- انگیزش های محیطی)فرد در امتداد تغییر رفتار خود برای جلوگیری از ناراحتی روانی که به دلیل تضاد ذهن و عمل دچار آن شده است، ناچار است  خود، شخصا به کمرنگ کردن باورهای خود و حتی تغییر آن ها اقدام کند که در این صورت منجر به تغییر نگرش می شود.

2-هدف از پیام اقناعی تغییر نگرش مخاطبان است و پیام گذار اقناعی این قدرت را ندارد که در رفتار و زندگی مخاطب تغییر ایجاد کند و یا بر هنجارهای گروهی و وابستگی های او تاثیر بگذارد.پیام گذار تنها می تواند به مخاطب اطلاعات بدهد تا شاید بتواند عقیده و نگرش او را نسبت به چیزی تغییر دهد و یا عقیده و نگرش جدیدی در او ایجاد کند تا در فرصت مناسب از مخاطب بخواهد طبق اعئاف و آمال پیام گذار عمل و رفتار کند.

"لطفا اینجا چارک نکنید"← "تصویر یک جرثقیل به هنگام خودرو"

این یک پیام اقناعی ست که با تکیه بر جبر و فشار و آمیزه ای از شرطی سازی منجر به تغییر رفتار در مخاطب می شود و او را مجبور می  کند تا طبق هدف و منظور پیام گذار رفتار نماید،چنین کوششی چنانچه با تکیه بر استدلال منطقی و ایجاد شناخت در مخاطبان باشد"متقاعد سازی" (اقناع) نام می گیرد و اگر با برانگیختن عواطف و هیجانات توام باشد "ترغیب" است.

برای رسیدن به تعریف دقیق تری از "اقناع"ضرورت دارد تا بدانیم نگرش چیست؟

نگرش ها ارزیابی های پایدار از جنبه های مختلف دنیای اطراف ما هستند و آمادگی پاسخ دهی نسبت به محرک های محیطی را فراهم می آورند.نگرش یک میانجی ارزشی است که افراد را مستعد رفتارهای گزینشی در قبال برخی از محرک ها می کند و سه وظیفه اصلی اقناع، تقویت نگرش،تغییر نگرش و پرورش نگرش می باشد.

سازمان نگرش در سه جز "شناختی"،"تاثیر گذاریو کرداری" بررسی می شود.به بیانی دیگر این سه جز با حالت وجودی  که انسان یم تواند با توجه به موقعیت خود اتخاذ کند یعنی "دانستن" ، "احساس" و "عمل کردن" انطباق دارد.

شناختی : شناخت موضوع نگرش و اعتقادات و اطلاعات و مشخصات

تاثیر گذار: احساسات و هیجانات فرد

کرداری: عمل  و یا رفتار که به راحتی می توتن با طرح پرسش هایی از شیوه عمل فردی در خصوص نحوه برخورد وی با موضوع یا  شرایط خاص آن را اندازه گیری کرد.

زمانی که پیام گذار اقناعی تشخیص دهد که تجربیات گذشته یک فرد ممکن است در پذیرش تجربیات تازه موثر باشد در تهیه و تنظیم پیام تلاش می کند تا نگرش قبلی مخاطب را مد نظر قرار دهد.در حاشیه بحث اقناع می بایست متذکر شد که میان "عقیده" و "نگرش" رابطه ای تنگاتنگ وجود دارد."عقیده" بیان و توضیح کلامی نگرش است. اگر "نگرش" را خوی افراد تعریف کنیم که به شکل اجتماعی  فرا گرفته اند. عقیده و تبلور نگرش  در خصوص مسایل شخصی و افراد معین است.

 

 

  • کانون سخنوران آموزش سخنوری
۰۷
تیر

شناخت پدیده ای به نام اضطراب

مسئله ای که مانع از سخن گفتن در حضور دیگران می شود اضطرابی ست که در این هنگام ایجاد می گردد.گاهی این عامل چنان تاثیر مخرب روانی و جسمی بر شخص می گذارد که شخص ترجیح می دهد از دیدگان غایب گردد که این غیاب گاه منجر به از دست رفتن موقعیاتی می شود که چنین مشکلی باعث عدم رشد و پیشرفت در زندگی می باشد.

افرادی که از چنین مشکلی رنج برده و متحمل مشکلات بیشماری شده اند نباید این معضل را مسئله ای منحصر به فرد در خود بدانند و اینگونه نیست که فقط آن ها به هنگام سخن گفتن احساس ویرانی می کنند و دست به هر کورسوی امید می برند تا خود را از این فشار رها کنند. بررسی ها حاکی از آن است بیش از 50 درصد از بزرگسالان از صحبت کردن در حضور دیگران ترسی وحشتناک به اندازه ی مرگ دارند  و  افرادی که در این 50 درصد جای نمی گیرند بدان معنا نیست که از این مقوله ترس و اضطرابی نداشته باشند،بلکه اضطراب به این شکل هراسناک و دلهره آور در آنان وجود ندارد.

در میان ترس هایی که بین بشر شناخته شده انواعی از ترس ها به ترتیب اولویت هراس انسان ها طبقه بندی گشته، اولین  ترسی که درصد هراس بیشتری را در میان بشر به خود اختصاص داده است ترس از مرگ و و دومین ترس ، ترس از سخن گفتن در اجتماعات انسانی و در حضور جمعیتی از انسان ها می باشدو

هدف در این مقاله آن است که در مرحله ی نخست با بررسی هرچه بیشتر به شناخت این مقوله ی به ظاهر عجیب و ترسناک برسیم و ابتدا بدانیم که این مسئله یک مشکل منحصر به فرد در ما نیست و این باور غلط که فقط ما هستیم که چنین مشکلی داریم و یا تعداد کمی از افراد این معضل را دارند و دیگران این مشکلات را ندارند، در ما تقویت نشود و با آگاهی کامل از این موضوع که این یک ضعف انانی ست و نه فقط مربوط به ما با این پدیده روبه رو شویم

چرا چنین مشکلی و یا اینچنین ضعفی در ما انسان ها وجود دارد؟

پاسخ های متعددی را می توان برای این پرسش فراهم نمود.شاید بسیاری از افراد سطح اطلاعات پایینی نسبت به آن چیزی که می گویند را دلیل اصلی این مقوله بدانند و ترس از آنکه مبادا سخنان آن ها مورد تردید مخاطب قرار گیرد، اضطرابی را ایجاد نماید.بسیاری دیگر عدم توانایی در سخن گفتن را عامل اصلی می دانند.هر کدام از این دلایل و شاید بسیاری علل دیگر که در این جا مطرح نگردید می تواند سبب ساز چنین مشکلی گردد اما همه ی این موارد خود معلول علتی بزرگترند و آن تنها یک نکته ی مهم است و چیزی نیست جز ترس از ارزیابی شدن توسط دیگران که این مسئله عامل اصلی این مشکل است.

همه ی انسان ها از اینکه مورد ارزیابی و قضاوت دیگران قرار بگیرند می هراسند و نگران می شوند که مبادا قضاوت دیگران منفی باشد. مانند مقوله ی امتحان ، هیچ انسانی مقوله ی امتحان را دوست ندارد و این عدم علاقه ناشی از آن است که پس از اعلام نمره، فرد در می یابد که این نمره قضاوتی ست که بر دانش او در آن مقوله صورت گرفته.

برخی مواقع اضطراب آن قدر زیاد است که حتی نمی گذارد کار طبیعی فرد صورت بگیرد و گاه آنقدر اندک که فقط کمی نگرانی به وجود می آورد.

ترس از سخن گفتن در حضور دیگران مانند همه ترس هایی این چنین، ترس از موقعیت است.در حقیقت انسان تا انسان است و آدمی، آدم میل کمال طلبی و ایده آل گرایی در او وجود دارد. انسان ترس از ارزیابی شدن را دارد اما آنچه حائز اهمیت است آن است که انسان شیفته قضاوت مثبت و مطلوب دیگران از خود می باشد و این همان کمال طلبی و ایده آل گرایی انسانی ست.

در حقیقت اگر انسان به دنبال رفع اضطراب و کمرویی خود به هنگام سخن گفتن در حضور دیگران باشد، به آن علت مهم است که دوست دارد زمانی که سخن می گوید از جانب دیگران مورد تحسین و تشویق قرار گیرد و نه آنکه مورد تقبیح و یا حتی سرزنش دیگران و شاید در مواقعی نیز مورد تمسخر دیگران باشد.اما سوال اصلی آن است که چگونه می توان به این نوع ترس و اضطراب غلبه نمود و راهکاری بست که بتوان اضطراب در سخن گفتن را به حالتی متعادل و منطقی تبدیل نمود تا دیگر دیواری بلند در پیش روی ما نباشد که حتی نتوان از حداقل توانایی خود نیز استفاده کرد.

هنگامی که فرد تصمیم میگیرد مهارتی را کسب نماید در ابتدای امر مشکلاتی دارد و جهت فایق آمدن بر این مشکلات به دست آوردن توانایی، مهارت لازم در این زمینه و تمرین و تجربه است.برای چیرگی بر اضطراب از سخن گفتن و هرچه کوتاه تر نمودن این دیوار بلند ابتدا می بایست به ایجاد مهارت در سخن گفتن پرداخت که این مهارت به خودی خود بسیاری از این نوع مشکلات را مرتفع خواهد نمود و ذکر این جمله طلایی ست:

"هرچه مهارت در سخن گفتن بیشتر گردد،اضطراب نیز کمتر خواهد شد"

(کاوت رابرت،بنیان گذار انجمن سخنرانان آمریکا):

سخنران جوان و کم تجربه با این تصور به روی سکوی سخنرانی هجوم میبرد که:"این منم" اما زمانی که این فرد تجربه می آموزد و به سخنرانی مجرب تبدیل میشودیعنی ،دیگر میتواند دیدگاه های خود را حفظ کند.به هنگام روی آوردن به کرسی سخنرانی می بایست به این جمله فکر کند:"این منم" اما اکثر مواقع به این جمله فکر میکند:"وای،شما اینجا هستید"

زمانی که میل برد و نه باخت و کمال طلبی و ایده آل گرایی در ما وجود دارد.نسبت به موقعیاتی که احتمال عدم موفقیت وجود داشته باشد، ما دچار نگرانی و اضطراب خواهیم شد.این بدان معناست که ترس و اضطراب سخنران در حضور دیگران  ترس از موقعیت است و یعنی که تا وقتی در چنین موقعیاتی قرار می گیریم نگرانی و دغدغه ای در این زمینه خواهیم داشت.اما بدانیم تا زمانی این اضطراب مهم تلقی می گردد که مانع از انجام کار ما شود و به محض آنکه دیگر تاثیری منفی بر شرایط کار و عمل ما نگذارد دیگر نه تنها اهمتی ندارد بلکه حتی می تواند به نفع ما نیز تمام شود.

همه ی اضطراب ها و نگرانی ها و ترس های بشر مضر نیست بلکه حتی در برخی مواقع لازم و مفید نیز خواهد بود.اگر اضطرابی وجود نداشته باشد قادر به انجام هیچ کاری نمی گردیم و هیچ محرکی در ما وجود نخواهد داشت که به کار مربوط  به درستی بپردازیم.اگر انسان ها در زمان انجام فعالیت ها هیچگونه اضطرابی نداشته باشند قطعا هیچ کاری را در زمان لازم و مقتضی انجام نخواهند داد و هیچ تلاشی برای بهتر انجام دادن کارها صورت نخواهد گرفت و هیچ کس و هیچ چیزی رشد نخواهد کرد.

در خصوص اظطراب در سخن گفتن در حضور دیگران باید دانست که این نوع اضطراب در دو بخش نگرانی قبل از سخن گفتن و اضطراب  در هنگام سخن گفتن تفکیک می گردد .

اضطرابی که قبل از سخنرانی ایجاد می گردد ناشی از ترس و نگرانی ما از عاقبت و فرجام سخن گفتن ما خواهد بود که مبادا  فرد نتواند از عهده ی سخنرانی بر بیاد و در نهایت مورد تمسخر و یا حتی تحلیل منفی دیگران قرار بگیرد.اما اضطراب در حین سخن گفتن که بسیاری از مواقع نیز رو به افزایش می باشد و یکی از مشکلات بزرگی که ایجاد می کند از بین بردن تمرکز لازم در صحبت کردن است و سبب ساز فراموشی مطالب و ... میگردد ناشی از دو ذهنیت و نگاه غلط انسان به سخن گفتن در حضور دیگران است.اصولا افراد در حین سخن گفتن دو اشتباه بزرگ را مرتکب می شوند:

اول به جای آنکه به جملاتی که می گویند فکر کنند، به این موضوع فکر می کنند که دیگران یعنی مخاطبان، در حال حاضر به حرف های آنان چگونه فکر می کنند و در ذهن خود به تحلیل دیگران و نظر آن ها در خصوص سخنرانی  خود می پردازند.

دومین اشتباه آن است که در حین سخن گفتن به جای آنکه به جمله ای که در حال حاضر می گویند بیاندیشند به جمله یا  جملاتی که بعد از آن میخواهند بگویند فکر می کنند و همین امر باعث شکست ذهنی می شود.

اضطراب صحبت در جمع بخشی از هراس اجتماعی ست که شخص از انجام هر عملکردی در مقابل دیگران،مورد توجه قرار  گرفتن، ملاقات با افراد مهم و یا ارتباط با دیگران رنج می برد.هراس اجتماعی به مراتب چیزی فراتر از خجالتی بودن است.هراس اجتماعی باعث می شود که گاه فرد از شدت اضطراب حاکم بر خود "سکوت گزینشی" داشته باشد و حتی فعالیت های مورد علاقه خود را حذف کند.در حقیقت مسایل تربیتی،کمال گرایی و داشتن انتظارات و توقعات خاص از خود و مسایل  و وضعیت جسمی و . . .می تواند سبب ساز هراس های اجتماعی و ایجاد اضطراب در انواع مختلف گردد.

مهمترین عامل اضطراب نوع نگرش فرد به محیط و زندگی ست.نگرش منفی بر رفتارهای خود و عدم اطمینان و اینکه نمی  دانیم این رفتار مورد تایید قرار می گیرد و یا آنکه سرزنش می شویم باعث چنین مشکلاتی  می گردد.این قبیل نگرش های منفی تمام حرکات را تحت تاثیر خود قرار می دهد و زندگی آدمی را از مسیر عادی و طبیعی خود خارج می سازند و در نتیجه این نوع شرایط حاصل می گردد.

این مسئله بسیار مهم است که ما بدانیم  باید بتوانیم تغییر نگرشی ویژه ایجاد کنیم و در نهایت به آن مشکلی که در همه ما وجود دارد غلبه کنیم.

  • کانون سخنوران آموزش سخنوری